نِوِشتانه

داستان اولین وبلاگم که حتی یکبار چیلترش کردن بر می گرده به حدود 10 سال قبل...

داستان اولین وبلاگم که حتی یکبار چیلترش کردن بر می گرده به حدود 10-11 سال قبل که اون موقع دوم سوم راهنمایی بودم و دوستایی داشتم که با هم دیگه عاشق کشتی کج بودیم و حسابی پیگیر... بچه بودیمو نمیدونستیم که این مسخره بازیا الکیه... اون موقع زیاد شبکه های اجتماعی فراگیر نبود و هر چی بود بیشتر این سایتایی بودن که میشد توش وبلاگ درست کرد و این داستانا... از طریق دو سه تا از دوستام با اینکه وبلاگ چیه و چجوری میشه درست کرد آشنا شدم، یکیشون برای مسجد محلشون وبلاگ درست کرده بود، اون یکیم برای تیم بسکتبالشون... گفتم باید منم یه وبلاگ راه بندازم و چی بهتر از ورزش مورد علاقه اون موقعم یعنی کشتی کج😅

خلاصه تمامی سایت هایی که اون موقع میشد باهاشون وبلاگ ساخت رو بالا پایین کردم تا اینکه به نظرم بلاگ اسکای خیلی واس من راحت تر بود و شروع کردم به وبلاگ نوشتن ... موضوع اولم این بود که « چطور سرعت بازی کشتی کج کامپیوتر را افزایش دهیم» و همین چند روز پیش که داشتم نگاهش میکردم ویدیو آموزشی اون پست که توی آپارات آپلودش کرده بودم حدود 10K ویو خورده بود و این بیشترین عددی بوده که من تا الآن توی اینترنت به دست آوردم... یکی از دلایلی هم که این وبلاگو شروع کردم این آمار زیاد و جالب وبلاگ قبلیم بود و هنوزم اون وبلاگ ماهانه حدود 150 تا بازدید داره که برای یه وبلاگ قدیمی با مطالب کهنه آمار جالبیه!

بگذریم اون پست رو گذاشتم و بعدش رفتم سراغ بقیه پست ها که بیشتر راجع به اخبار کشتی کج بود و خیلی سریع و دقیق اونا رو تو وبلاگ منتشر میکردم و بعد یه مدت بازدیدای خوبی میگرفتم که یهویی وبلاگم چیلتر شد! بله... کشتی کج مطابق با قوانین کشور نبود و باید فیلتر میشد ... انگار آب سرد رو من ریخته بودن و حس خیلی بدی داشت که زحماتم به باد رفت و نکنه منو بندازن زندان و ....🤣

بعدش هیچ اتفاقی نیافتاد و من آدرس اون وبلاگو عوض کردم و مطالبشو رو ادامه دادم البته با یه سری اقدامات که دیگه چیلترم نکنن😁 یکی ازون کارا این بنر بامزه که بالای سایت سنجاق کردم هست👇

فقط اون جمله ورود بانوان ممنوعش منو کشته🤣، یه مرگ بر استکبار اون وسط کم داره...

اون موقع قالب وبلاگ این نبود و خیل قشنگ تر ازین بود که متاسفانه به دلیل تغییرات بلاگ اسکای اونو هم پرید!

چند روز پیش که دوباره وبلاگ قدیمیم رو نگاه میکردم خیلی حس خوبی بهم دست داد و خاطرات قدیمیم دوباره زنده شد و با خودم گفتم که چرا دوباره این کارو نکنم که چند سال بعد وقتی دوباره سر به وبلاگ قدیمیِ جدیدم(🧐) میزنم یه حس خوب پیدا کنم...

راستی تجربه شما در مورد وبلاگ چیه؟

آدرس وبلاگ قدیمیم😉